شگفتا خلافت از راه همصحبتى به دست آید .
[ و شعرى از او در این باره روایت شده است : ] اگر با شورا کار آنان را به دست گرفتى چه شورایى بود که رأى دهندگان در آنجا نبودند .
و اگر از راه خویشاوندى بر مدعیّان حجّت آوردى ، دیگران از تو به پیامبر نزدیکتر و سزاوارتر بودند . [نهج البلاغه]
> > پیرمرد به زنش گفت بیا یادی از گذشته های دور کنیم من میرم تو کافه > منتظرت و تو بیا سر قرار بشینیم حرفای عاشقونه بگیم > > پیرزن قبول کرد > > فردا پیرمرد به کافه رفت دو ساعت از قرار گذشت ولی پیرزن نیومد > > وقتی برگشت خونه دید پیرزن تو اتاق نشسته و گریه میکنه > > ازش پرسید چرا گریه میکنی؟ > > پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت: > > بابام نذاشت بیام