سفارش تبلیغ
صبا ویژن



آنچه را نمی دانی مگو که در خبر دادنت از آنچه می دانی متهم می شوی . [امام علی علیه السلام]

بچه های معتکف تجدید بیعت دوبارتون با خدا مبارک .این گلها هم از ط

این گلها تقدیم به معتکفین محترم که تازه برگشتن .









































 
 

کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/3/18:: 3:36 عصر
صرفا جهت آرامش


صرفا جهت آرامش................



--

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor

 

هنر عکاسی لارس ون د گور Lars-Van-De-Goor






کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/3/18:: 3:30 عصر
اثبات اقا امیر المومنین (ع)بر اساس کتب اهل سنت

مقاله ای خواندنی در مورد اثبات ولایت حضرت علی (ع) بر اساس کتب و منابع اهل سنت.

مطلبی زیبا و خواندنی پیرامون مبحث اثبات ولایت امیرالمومنین با مدارک و اسناد معتبر از کتب اهل سنت

در میان اهل سنت آیه 29 سوره فتح{1} به عنوان سندی است محکم برای اثبات خلافت ابوبکر و اعتقاد دارند که این آیه صریحاً علی ابن ابی طالب (ع) را خلیفه چهارم معرفی میکند. آن ها بر این عقیده اند که در آیه مراد از (الَّذِینَ مَعَهُ) یار غار یعنی ابوبکر است،منظور از (أَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ) عمر ابن خطاب است زیرا او بوده که همواره با کفار با شدت برخورد میکرده و مراد از (رُحَماءُ بَیْنَهُمْ )خلیفه رحم دل و مهربان،عثمان است و بلاخره علی (ع) را مصداق (سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ) میدانند.

اثبات ولایت حضرت علی علیه السلام

اولا هیچ یک از علمای مشهور اهل سنت چنین شأن نزولی را برای این آیه ذکر نکرده اند

ثانیا اگر این آیه دلیل خلافت ابوبکر و عمر بود بعد از رحلت پیامبر ، نه یک بار بلکه صد بار مورد استناد ابوبکر و عمر قرار میگرفت!

ثالثا این تفسیر آیه از لحاظ ادبی نیز مشکل دارد، برای شخص متهبر در ادبیات عرب صیاق آیه هاکی از آن است که این صفات مربوط به یک نفر است نه چهار نفر.

حال اگر آن یک نفر علی ابن ابی طالب(ع) باشد هیچ یک از اشکالات مطرح نمی شود.

صفات مذکور در این آیه مختص امیر مؤمنان علی (ع) است

محمد بن یوسف گنجی شافعی می گوید{2}: 300 آیه از قرآن کریم در شأن علی (ع) نازل شده است. او مینویسد علت اینکه رسول الله (ص) علی را تشبیه به نوح کرده است این است که او أَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ بود و نسبت به مؤمنان مهربان بود،همچنان که خدای مهربان او را در این آیه با این صفات وصف کرده است.

حال آیا الَّذِینَ مَعَهُ در وصف ابوبکر است؟

جالب است بدانید که ابوبکر به صورت تصادفی با پیامبر همراه شد{3} البته اگر این تصادف را هم در نظر نگیریم همراهی پیامبر برای چند روز قابل مقایسه با همراهی دائمی و مادام العمر نیست! علی (ع) از زمان طفولیت همراه رسول خدا بود و توسط ایشان تربیت شد. آن زمان که خلفای سه گانه بت می پرستیدند علی (ع) همراه پیامبر بود و ایشان را یاری می کرد! او اولین مردی است که به پیامبر (ص) ایمان آورد در حالی که فقط 13 سال داشت.{4}

پس علی (ع) در ایمان از خلفای سه گانه سبقت داشته! برای آن دسته از اهل سنت که عقیده دارند ایمان یک پیر ورزیده بالاتر از ایمان یک طفل نا بالغ است باید عرض کنم که اولا ایمان علی (ع) در سن 13 سالگی به دعوت رسول خدا (ص) بوده ، حال آیا رسول خدا نمی دانسته که بر طفل نا بالغ تکلیفی نیست؟ انسان فکور و فهیم میداند که آن حضرت علی (ع) را لایق میدانسته وگرنه چنین کاری را نمیکرد. در ضمن ملاک پذیرش ایمان بلوغ عقلی است نه بلوغ سنی. ایمان علی در کودکی نشانه ی کمال عقل اوست زیرا ابلاغ پیام الهی به یک خردسال در شأن پیامبر نیست. همین نکته را پیامبر بسیار یاد میکرد و حضرت علی (ع) نیز سبقت در ایمان را ار فضائل بارز خود معرفی میکرد.

ایمان امیرالمؤمنین علی (ع) از فطرت بود چنانکه حافظ ابونعیم اصفهانی در ( ما نزل القرآن فی علی ) و میر سید علی همدانی در مودة القربی از ابن عباس نقل کرده اند که :

سوگند به خدا ایمان نیاورد احدی از عباد [یعنی از امت] مگر آنکه بر بت ستایش نموده بود مگر علی ابن ابی طالب که آن حضرت ایمان آورد به خدا و قبول اسلام نمود بدون آنکه به صنم و بت ستایش کرده باشد. {5}

حال برای روشن تر شدن برتری علی (ع) بر خلفای سه گانه بسراغ حدیثی از جانب رسول خدا میرویم که میفرماید:

اگر ایمان علی با ایمان امت مقایسه شود ایمان علی بر ایمان امت تا روز قیامت برتری خواهد داشت.{6}

روشن است که علی (ع) بر خلفای سه گانه کاملا برتری دارد و تنها اوست که می تواند مصداق این آیه شریفه باشد

پی نوشت :

1- بِسمِ اللهِ الرَّحمانِ الرَّحیمِ

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذالِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً (29)

محمد فرستاده خداست; و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند; پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود مى بینى در حالى که همواره فضل و رضاى خدا را مى طلبند; نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است; این توصیف آنان در تورات است و توصیف آنان در انجیل، همانند زراعتى است که جوانه اش را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاى خود ایستاده است و به قدرى نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتى وا مى دارد; این براى آن است که کافران را به خشم آورد! و کسانى از آنها را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند، خداوند وعده آمرزش و پاداش عظیمى داده است.

2- کفایت الطالب/ باب 13 / محمد بن یوسف گنجی شافعی

کان شدیدا علی الکافرین رؤفا بالمؤمنین کما وصفه الله تعالی فی القرآن بقوله و الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ

3- بنابر آنچه طبری در جز سیم تاریخ خود نوشته ابوبکر از حرکت آن حضرت خبر نداشته بلکه وقتی نزد علی(ع) رفت و از حال آن حضرت جویا شد علی (ع) فرمود به غار رفته اند اگر کاری داری نزد آن حضرت بشتاب. ابوبکر شتابان رفت و در وسط راه به آن حضرت رسید و به ناچار به اتفاق آن حضرت رقتند. پس معلوم می شود که آن حضرت او را با خود نبرده بلکه او بی اجازه رفت و با آن حضرت همراه شد.

همچنین شیخ ابوالقاسم ابن صباغ از مشاهیر علما اهل سنت در کتاب النور و البرهان در حالات رسول خدا از محمد بن اسحق از حسان بن ثابت انصاری روایت نموده که قبل از هجرت آن حضرت جهت عمره به مکه رفتم و دیدم که کفار قریش سب و قذف می نمایند اصحاب آن حضرت را در همان اوان

امر رسول الله صلی علیه و آله علیا فنام فی فراشه و خشی من ابن ابی قحافه ان یدلهم علیه فاخده معه و مضی الی الغار

امر رسول خدا علی را که در فراش آن حضرت بخوابد و خوف داشت از این که ابی بکر کفار را دلالت و راهنمایی کند برسول خدا، پس او را مصائب خود قرار داده و بجانب غار روانه شدند.

4- بخاری و مسلم در صحیحین/امام احمد حنبل در مسند/ابن عبدالبر در ص 32 جلد استیعاب/ابوعبدالرحمن نسائی خصائص العلوی/سبط ابن جوزی در ص 63 تذکره/شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 12 ینابیع الموده/ ترمذی و مسلم و محمد بن طلحه شافعی در فصل اول مطالب السول / ابن ابی الحدید در ص 258 جلد سیم شرح نهج البلاغه/ ترمذی در ص 214 جلد دوم جامع / حموینی در فرائد / میر سید علی همدانی در موده القربی/ ابن حجر (که بسیار متعصب است) در صواعق نقل نموده اند که :

بعث النبی فی بوم الاثنین و آمن علی یوم الثلاب

پیامبر روز دوشنبه مبعوث بر رسالت شد و علی سه شنبه ایمان آورد

و نیز آورده اند که :بعث النبی فی بوم الاثنین و صلی علی معه یوم الثلاث انه اول من آمن برسول الله من الذکور

پیامبر روز دوشنبه مبعوث بر رسالت شد و علی سه شنبه با او نماز گذارد او اولین مردی بود که ایمان اورد به رسول الله (ص)

5- والله ما من عبد آمن بالله الا و قد عبد الصنم الا علی بن ابی طالب فانه آمن بالله من غیر ان یعبد صنما

6-ابن منزالی شافعی در فضائل و امام احمد ابن حنبل در مسند و خطیب خوارزمی در مناقب و سلیمان بلخی حنفی در ینابیع از رسول خدا نقل کرده اند که :لو وزن ایمان علی و ایمان امتی لرجح ایمان علی علی ایمان امتی الی یوم القیامه

منبع : ظهور



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/3/18:: 3:10 عصر
آداب اعتکاف



با سلام  و تبریک به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک و پر فیض رجب

از آنجاییکه عمر به سرعت میگذرد و جانها به شتاب به سوی جهان ابدی در حرکتند و این سرای فانی به کسی وفا نکرده ، پس باید هرچه زودتر و سریعتر بار سفر به جهان آخرت را ببندیم . و هرگونه کوتاهی در این رابطه خسران و ضررش به خود انسان می رسد همچنان که خداوند متعال و منان در سوره مبارک " والعصر " فرموده : بدرستیکه انسان در خسران بسر می برد  الا کسانیکه ....    خودتان بقیه اش را بخوانید .

پس بنابراین هیچ عقل سلیمی ضرر خود را  با دست خود مهیا نمیکند و باید به فکر عاقبت بخیری خودمان باشیم .

ماه رجب و اعمال آن  یکی از همان توشه های پر ارزش  و گرانبهای آخرت می باشد . که نباید آنرا به سادگی از دست داد . چرا که خیلی زود ، دیر میشود و دیگر شاید نتوانیم جبران خسارات نماییم .

در همین راستا آداب  اعتکاف  را در ذیل برای مومنان  و مومنات می آوریم . باشد تا موجب عاقبت بخیری  همنوعان گردیم و خود نیز با دعای شما عزیزان عاقبت بخیر شویم .

دعا برای تمامی مومنان فراموش نشود
 و همچنین  تعجیل در فرج  آقایمان حضرت صاحب عصر و زمان  ، مهدی موعود ( عج ) را هموار در ذهن داشته باشیم .

التماس دعا

در خلوت ربانی

آداب، احکام و شرایط اعتکاف

در این فراز نگاهی گذرا به اعمال، احکام، شرایط، محرمات و آداب اعتکاف افکنده ایم.

اعتکاف از عبادات مستحب به شمار می رود. البته، ممکن است هر عبادت مستحبی، تحت عناوین دیگری، واجب گردد.
اعتکاف نیز با داخل شدن تحت یکی از این عناوین از استحباب خارج شده رنگ وجوب به خود می گیرد. اگر کسی نذر کند یا با خدای خود عهد و پیمان ببندد که سه روز در مسجد جامع معتکف شوم تحت عنوان وفای به نذر و عهد، اعتکاف بر او واجب می گردد.

اعتکاف با شرط در ضمن عقد نیز واجب می شود به طور مثال اگر خانه خود را به دیگری اجاره دهد و شرط کند که مستأجر سه روز اعتکاف نماید و همچنین بر اجیری که تعهد کرده در برابر مبلغی، معتکف شود، واجب است که اعتکاف را انجام دهد. همچنین کسی که دو روز اعتکاف را تمام کند اعتکاف روز سوم بر او واجب است.


نیابت در اعتکاف

اعتکاف را می توان به سه صورت به جای آورد.
 1) برای خود ؛ 2) به نیابت از مردگان 3) به نیابت از زندگان

اگر اعتکاف را به نیابت از کسی که، از دنیا رفته به جای آورد، در این صورت اعتکاف را تنها به نیابت از یک نفر می توان انجام داد ولی اگر مقصود اهدای ثواب باشد می توان ثواب اعتکاف را به چند نفر، زنده یا مرده، هدیه کرد.

در مورد نیابت از شخص زنده، در میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری از فقها در درستی چنین اعتکافی، تردید کرده اند. در این صورت، هرگاه نایب، اعتکاف را به قصد رجا، یعنی امید به مطلوب بودن عمل نزد خدا، نه به عنوان عبادتی حتمی انجام دهد، مانعی ندارد.


شرایط اعتکاف

شرایط اعتکاف عبارت اند از:
 1- ایمان:
اعتکاف از غیر مسلمان، پذیرفته نمی شود و باطل است.

 2- عقل:
اعتکاف انسان مجنون باطل است.
البته آنان که دارای جنون ادواری هستند. یعنی بعضی از اوقات در حال جنون و دیگر اوقات سالم هستند، اگر در حال سلامت معتکف شوند، اعتکاف آنها صحیح است. اصولاً هر عاملی مانند بی هوشی و مستی و ... که موجب از کار افتادگی عقل شود، اعتکاف را باطل می کند.

3- نیت و قصد قربت:
 در یک تقسیم بندی، واجبات و مستحبات به دو قسم تعبدی و توصلی تقسیم می شوند. مراد از تعبدی، عملی است که قصد قربت در آن معتبر است مانند نماز و روزه؛اما در اعمال توصلی این طور نیست. اعتکاف مانند نماز و روزه از اعمال تعبدی است و چنانچه بدون قصد قربت و با انگیزه های غیر الهی انجام شود، باطل می گردد.
کسی که قصد اعتکاف دارد باید قبل از طلوع فجر نیت کند.
سؤال اینجاست: آیا ماندن در مسجد و روزه گرفتن به قصد اعتکاف کافی است؟ یا آن که معتکف باید قصد کند عبادتی دیگر مانند قرائت قرآن و دعا را نیز انجام دهد؟ بیشتر فقها می گویند برای تحقق اعتکاف، قصد ماندن در مسجد به عنوان اعتکاف، به تنهایی کافی است. در مقابل، برخی از فقها، قصد عبادتی دیگر را شرط می دانند.


4- روزه:
 از شرایط اعتکاف، روزه گرفتن در ایام اعتکاف است. لذا تحقق اعتکاف از مسافری که روزه برای او جایز نیست غیر ممکن است و نیز اعتکاف از زنان در حال عادت ماهیانه ( هم به دلیل جایز نبودن روزه و هم به دلیل جایز نبودن توقف در مسجد برای او ) پذیرفته نمی باشد و همچنین اعتکاف در روز عید قربان و عید فطر که روزه در آن دو روز حرام است، باطل است.


 5- مدت اعتکاف:
 اعتکاف نباید کمتر از سه روز باشد. اگر کسی کمتر از سه روز را برای اعتکاف نیت کند باطل است. اما اعتکاف بیش از سه روز مانعی ندارد و محدود به حد معینی نیست، اگرچه بعد از هر دو روز، سومین روز آن واجب است. بنابراین اگر پنج روز اعتکاف کند، روز ششم واجب است و اگر هشت روز اعتکاف کند، روز نهم بنا بر احتیاط، واجب است.

6- حضور در مسجد جامع:
 اعتکاف باید در مسجد جامع شهر باشد و اعتکاف در سایر مساجد، مثل مسجد قبیله یا مسجد بازار کافی نیست. اگر مسجد جامع در شهری متعدد باشد؛ می تواند یکی از آنها را انتخاب نماید. در صورت امکان احوط آن است که یکی از مساجد چهار گانه یعنی مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه و مسجد بصره را برای اعتکاف برگزینند.

7- اجازه صاحب اجازه:
 از آنجا که اعتکاف به خودی خود واجب نیست و انجام آن مستلزم خروج از منزل و صرف وقت نسبتاً زیادی است و ممکن است موجب پایمال شدن حق کسی شود، لذا یکی از شرایطی که برای آن ذکر می کنند؛ اجازه صاحب اجازه است. اگر کسی نسبت به فرد معتکف ولایت دارد یا حقی از او با انجام اعتکاف ضایع می شود، اجازه او در صحت اعتکاف شرط است و اگر بی اجازه او معتکف شود، زحمت بیهوده کشیده و وقت خود را تلف کرده است. به عنوان مثل اگر فرزندی بخواهد معتکف شود و این کار او، موجب آزار و اذیت پدر و مادر می شود یا به هر علتی به او اجازه اعتکاف ندهند، اعتکافش صحیح نیست. همچنین اگر زنی بخواهد معتکف شود و این کارش با حق شوهر منافات داشته باشد یا بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود اعتکاف او اشکال دارد. اگر کسی طبق قراردادی مانند اجاره، باید مدت زمانی را در اختیار فرد یا سازمانی باشد نمی تواند بدون اجازه صاحب کار، به اعتکاف برود. زیرا حق او با اعتکاف این مرد ضایع می گردد. این در صورتی است که فرد به طور کلی مالکیت وقت و منافع خود را به دیگری واگذار کرده باشد. اما در جایی که تنها قراردادی برای انجام کار معینی بسته شده، اگر به آن عمل نکنند و به اعتکاف بپردازد هر چند به خاطر وفا نکردن به عهد خود گناهکار است اما برخی از فقها اعتکاف او را صحیح می دانند.


 8- پیوستگی توقف:
در اعتکاف باید وقوف در مساجد، به طور مداوم و پیوسته باشد. اگر شخص معتکف از روی عمد و با اراده، در غیر موارد مجاز، از مسجد خارج گردد، اعتکاف او باطل می شود چه عالم به حکم باشد و چه جاهل؛ ولی اگر در صورت فراموشی یا علی رغم میل باطنی و به اجبار مسجد را ترک نماید، اعتکاف او صحیح است. پس خروج از مسجد برای قضای حاجت یا انجام غسلهای واجب، به اعتکاف ضرری نمی رساند.

 امام صادق (ع) می فرماید:
 "لا یخرُجُ المُعتَکفُ مِنَ المَسجِدِ الاّ فِی حاجَةٍ؛
 فرد معتکف از مسجد خارج نمی شود مگر برای حاجتی ضروری".

از آنجا که در ضرورتها تنها باید به قدر دفع ضرورت اکتفا نمود لذا معتکف نمی تواند بیشتر از مقدار لازم در خارج از مسجد مکث کند.
بنا بر مفاد بعضی از روایات، می توان برای رفع حوائج مسلمین یا برطرف کردن نیازهای نظام اسلامی، از مسجد در حال اعتکاف خارج و بعد از رفع حاجت به مسجد بازگشت. کما اینکه در سالی که ایام اعتکاف ماه رجب مصادف با 22 بهمن شده بود، فقهای بزرگ اسلام، مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی و مرحوم آیت الله العظمی اراکی، جهت شرکت در راهپیمایی 22 بهمن به جواز خروج از مسجد فتوا دادند.


محرمات اعتکاف

از وجوه تمایز اعتکاف در اسلام و سایر ادیان، محرمات اعتکاف است.

 محرمات اعتکاف عبارت اند از:
1-   پرداختن به امور جنسی به معنای وسیع آن:
 که شامل هر نوع بهره برداری شهوانی می باشد که از مهترین آنان مباشرت با همسر می باشد. قرآن در این باره آیه ای صریح دارد "وَ لا تُباشَروهُنّ وَ اَنتُم عاکِفوُنَ فِی المَساجِدِ. ( بقره :187)" در صورت ارتکاب این عمل باید کفاره پرداخت کند.
حرمت این عمل از سه جهت می باشد:
 الف) مکان اعتکاف (مسجد)
 ب) روزه
 ج) خود اعتکاف

 2-بوییدن عطر و هر نوع بوی خوش و گیاهان معطر به قصد لذت بردن:
 بنابراین برای کسانی که فاقد حس بویایی هستند در این مورد مانعی وجود ندارد.

 امام باقر (ع) می فرماید:
المُعتَکِفَ لا یشّمُ الطِیبَ وَ لا یتَلَذّذُ بِالرَیحانِ؛
 معتکف از بوییدن عطر پرهیز می کند و از گیاهان معطر بهره نمی برد.

 3 – مجادله و مناقشه:
 حرمت جدال مربوط به اموری است که معتکف بخواهد فضل و برتری خود را به دیگران نشان دهد. پس اگر جدال به نیت و انگیزه درستی انجام گیرد، مانند این که بخواهد حقی را اثبات کند یا باطلی را محو نماید مانعی ندارد.

 4- محرمات روزه:
 در حال روزه یعنی از طلوع تا غروب خورشید، که معتکف روزه می گیرد، باید از محرمات روزه نیز اجتناب نماید، البته بعضی از این محرمات با محرمات اعتکاف مشترکند، بعضی نیز متفاوتند. بعضی از فقها پرهیز از محرمات احرام را بر معتکف مستحب دانسته اند. این محرمات 24 چیز است که در مناسک حج بیان گردیده است.

 5- خرید و فروش:
 انواع تجارت و معامله بر معتکف حرام است، مگر اینکه ضرورتی پیش آید.

حکم محرمات اعتکاف
انجام محرمات اعتکاف سه پیامد منفی به دنبال دارد:

 الف: گناه و معصیت؛ پس باید فوراً توبه نموده و از خداوند طلب عفو و گذشت نماید.

 ب: بطلان اعتکاف در بعضی موارد (مانند پرداختن به امور جنسی).

 ج: پرداخت کفاره نیز در بعضی از موارد واجب می شود.
کفاره شکستن اعتکاف:کفاره شکستن اعتکاف همانند کفاره عمدی افطار در روزه ماه رمضان است. بنابراین باید یا یک بنده آزاد کند یا 60 فقیر را سیر نماید و یا 60 روز روزه بگیرد.

آداب اعتکاف :
برای اینکه یک عمل عبادی در روح و جان آدمی اثرگذار باشد، دستورات خاصی به نام آداب آن عبادت و رأی احکام و شرایط آن وجود دارد.
اعتکاف نیز داری آدابی است که بعضی از آنها با سایر عبادات مشترک و بعضی هم اختصاصی است. در اینجا به ذکر آدابی چند از اعتکاف می پردازیم.

1-   مراقبت بر اخلاق:
چنان که گذشت، اعتکاف عملی است عبادی و نیت نیز از شرایط صحت این عبادت است. در استمرار نیت، انسان باید مواظب باشد که خود را در سایه خداوند دیده و از حالت عبودیت خارج نشود؛ یعنی علاوه بر اجرای دستورات ظاهری اعتکاف، قلب و روح خود را از خودپرستی و حجاب خودبینی پاک کرده، هر چه بیشتر خود را به خدا نزدیکتر نماید.

رسول اکرم (ص) می فرماید:
 "مَن اِعتَکَفَ ایماناً وَ اِحتِساباً غَفَرَ لَهُ ما تَقّدَمَ مِن ذَنبِهِ؛
هر کس با ایمان و اخلاص معتکف شود گناهان گذشته اش آمرزیده می گردد".

 اصولاً هر عبادتی ظاهری دارد و باطنی، ملکی دارد و ملکوتی، اگر علاوه بر ظاهر، انسان بتواند به باطن و ملکوت عبادت – که همانا خلوص در عبادت و توجه به ضعف وجودی خود در پیشگاه پروردگار است – دست یابد به اثری که برای عبادت در نظر گرفته شده، نایل می آید و در این صورت، نمازش "  تَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَر "  می شود و روزه اش "  جُنةٌ مِن النّار "  می گردد و اعتکافش غفران همه گناهان گذشته اش را به دنبال خواهد داشت.

2-   زمان اعتکاف:
 گرچه همه ایام سال را می توان معتکف شد؛ ولی دهه آخر ماه مبارک رمضان و ایام البیض رجب، فضیلت بیشتری دارد.
 رمضان ماه بارش نور: اعتکاف از حیث زمانی دارای محدودیت خاصی نیست. هر زمانی که مانعی از روزه گرفتن وجود ندارد، امکان اعتکاف نیز وجود دارد. اما از روایات به خوبی استفاده می شود که اعتکاف در ماه رمضان، به ویژه در دهه آخر آن، دارای فضیلت بیشتری است. وقوع لیلة القدر در این دهه و آماده تر بودن معتکف برای درک لیلة القدر و بهره مندی از فیض این شب، به فضیلت اعتکاف، می افزاید. در اکثر کشورهای اسلامی ماه رمضان ماه اعتکاف شمرده می شود.

توجه خاص معتکف درباره رمضان:
 نگاهی به آیات و روایات اهمیت اعتکاف در این ماه را بیشتر آشکار می کند.
 1. رمضان شهر الله است " قَد اَقبَلَ اِلَیکُم شَهرَ اللهِ "؛ معتکف در ماه خدا، وارد خانه خدا شده و در آن سکونت گزیده است.

 2. ماه رمضان ماه برکت و رحمت و مغفرت است، " قَد اَقبَلَ اِلیکُم شَهرَ الله بِالبَرکَةِ وَ الرَحمَةِ وَ المَغفِرة ". معتکف برای وصول به این امور مهم به اعتکاف آمده، دستیابی به این امور در ماه رمضان، بسیار آسانتر از ماههای دیگر است.

 3. رمضان ماه میهمانی خداست " هُوَ شَهرٌ دُعِیتُم فِیهِ اِلی ضِیافَةِ الله " ؛ بنابراین معتکف مهمان خدا است. اگر کمی جهد کند از سفره رحمت او دست خالی بر نمی گردد.

 4. نزول قرآن است " شَهرُ رَمَضان الذّی اُنزِلَ فِیه القُران " و یکی از اعمالی که معتکف در طول اعتکاف خویش در خانه دوست به آن مداومت می ورزد، قرائت قرآن است و چه زیبا در زمانی این عمل را انجام می دهد که ثواب خواندن قرآن بسیار بیش از قرائت آن در ماههای دیگر است " وَ قَد جاءَکُم مِنَ اللهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبینٌ (مائده15)."  هرچه قرائت قرآن بیشتر شود کسب نور هم بیشتر خواهد شد.

 5. ماه استجابت دعا " وَ دَعائِکُم فِیه مُستَجاب " و از جمله اعمال معتکف دعا کردن است. دعا در ماهی که در آن هیچ دعایی رد نمی شود.

 6. ماه توبه " وَ تُوبُوا اِلی اللهِ مِن ذُنُوبِکُم "، معتکف با توبه و استغفار به سوی خدا باز می گردد.


رجب کوثر رحمت:

 از جمله ماههایی که فضیلت بسیاری برای آن ذکر کرده اند رجب است. این ماه از ماههای حرام بوده و قبل از اسلام نیز مورد احترام بود. از جمله اعمال مهم این ماه اعتکاف، به ویژه در ایام البیض یعنی سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم این ماه می باشد که بیشترین توجه در ایران اسلامی نسبت به امر اعتکاف، در این سه روز صورت می گیرد.
معتکف در این ماه، خود را به کوثر رجب می افکند تا هر زشتی و پلیدی که به دامنش نشسته، پاک گردد. توجه به ویژگیهای ماه رجب، انگیزه معتکف را در امر اعتکاف و جدی گرفتن این عمل، بیشتر می سازد.

 1. روزه ماه رجب بسیار با فضیلت بوده، باعث دوری از جهنم و آمرزش گناهان و راحتی در هنگام مرگ است.

 2. رجب از ماههای حرام است و معصیت در چنین ماهی، عقوبت مضاعف دارد.

 3. ماه دعا و نماز است و از برای این ماه اعمال و ادعیه ویژه در نظر گرفته شده است.

 4. ماه رجب از ماههای بسیار عظیم است که یوم الله بعثت در آن واقع شده است و همچنین روز تولد امام علی (ع) نیز در این ماه می باشد.

 5. رجب و شعبان ما را برای درک رمضان و لیلة القدر آماده می سازد.

 6. اولین روز رجب، روز سوار شدن نوح بر کشتی و نجات صالحان است و ... بنابراین توجه معتکف به این فضیلتها سازنده است.


 3. اشتغال به امور آخرت:

کسی که چند روز، در خانه خدا در راستای حیات ابدی به اعتکاف نشسته، دیگر نمی تواند مانند روزهای دیگر، اوقات خود را برای امرار معاش، امور دنیوی، استراحت و عبادت اختصاص دهد. چنین فردی در طول مدت اعتکاف، تمام لحظات خود را، صرف رسیدگی به امور اخروی نموده و برای کارهای دیگر، به حد ضرورت اکتفا می کند.

 فرد معتکف گمان نکند، چون در مسجد اقامت کرده کار مهمی انجام داده بلکه صرف ماندن در مسجد بدون ذکر خدا و عبادت، ارزش چندانی ندارد.
پیامبر اکرم (ص) در این مورد به ابوذر می گوید:
 "یا اَباذَر کُلُّ جُلوُسٍ فِی المَسجدِ لَغوٌ اِلاّ ثَلاثَ: قَراءَةُ مُصَلٍ اَو ذِکرُ اللهَ اَو سائِلٌ عَن عِلمٍ؛
 ای ابوذر هر نشستی در مسجد بیهود است مگر برای سه کار، نماز خواندن، یاد خدا کردن و پرسش در امور علمی."

علی (ع) می فرماید: معتکف در مسجد تنها به ذکر خدا و تلاوت قرآن و نماز می پردازد. از دنیا سخن نمی گوید و شعر نمی خواند، خرید و فروش نمی کند، تشییع جنازه یا عیادت بیمار نمی رود.

 4. آداب حضور در خانه خدا:
معتکف باید آداب حضور در مسجد را در نظر گرفته و بداند که در مکانی بس والا و با عظمت حضور یافته، مکانی که خداوند در تمجید آن فرموده: "فی بُیوتٍ اِذنِ اللهَ اَن تُرفَعَ وَ یذکَرَ فیها اِسمُهُ". (نور 36)
بنابراین در این مکان مقدس باید از هرگونه عملی که موجب هتک حرمت می شود اجتناب کند.

 5. شرط گذاشتن:
 بهتر است انسان، پیش از شروع اعتکاف و به هنگام نیت، بین خود و خداوند شرط کند که اگر در بین روزهای اعتکاف مشکلی برایش پیش آمد، بتواند از قصد اعتکاف برگردد. با این شرط چنانچه در روز سوم هم که اعتکاف بر او واجب شده می تواند از اعتکاف خارج شود.
 امام صادق (ع) می فرماید:
 "وَ ینبَغی لِلمُعتَکفِ اِذا اعتَکَفَ اَن یشتَرِطَ کَما یشتَرِطُ الذّی یحرِمُ"؛
 و نیکوست که معتکف هنگامی که قصد اعتکاف کرده همانند محرم با خدای خود شرط بگذارد."


اعمال اعتکاف در اسلام

آنچه اعتکاف را از عبادات دیگر متمایز و آن را در زمره عباداتی چون حج و عمره قرار می دهد، بهره گیری اعتکاف از اجتماع چند عبادت است. بنابراین پرداختن به موضوع آن، بدون بررسی اجمالی این عبادات میسر نمی گردد.
 این عبادات عبارت اند از:
1-   روزه: پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرماید:
 "لا اعتِکافَ الّا بِصَومٍ" امام صادق (ع) نیز می فرماید: "لا اعتِکافَ الاّ بِصومٍ وَ فی المِصرِ الذّی انتَ فِیه؛
 هیچ اعتکافی صحیح نیست مگر اینکه به همراه روزه باشد و در شهری که در آن هستید صورت بپذیرد."
بنابراین از اعمال مهم اعتکاف، روزه گرفتن در ایام اعتکاف است.
معتکف می تواند روزه واجب یا مستحب، برای خود یا به نیابت از دیگران، مثل پدر و مادر فوت شده، بگیرد. چنانچه اعتکاف در ماه رمضان باشد باید فقط روزه واجب ماه مبارک رمضان را در نظر گرفت.

روزه از ارکان اعتکاف بوده و ابطال آن موجب بطلان اعتکاف می شود؛ پس بر معتکف لازم است تا دقت بیشتری در واجبات و محرمات روزه بنماید و علاوه بر این، آداب روزه داری را نیز رعایت کند.
 امام صادق (ع) در این باره می گویند:
 "روزه تنها پرهیز از خوردنی و آشامیدنی نیست. شرط روزه کامل، سکوت باطن و درون است. هرگاه روزه گرفتید، زبانتان را از دروغ نگهدارید؛ چشمتان را از حرام بازدارید؛ نزاع نکنید؛ حسد نورزید؛ یکدیگر را با القاب زشت صدا مزنید؛ از جدال بپرهیزید؛ نسبت دروغ به کسی ندهید؛ درصدد مخالفت با یکدیگر برنیایید؛ خشم نورزید؛ کسی را مورد سرزنش و دشنام قرار ندهید."

2- نماز:
از دیگر اعمال اعتکاف اقامه نماز است. حضرت علی (ع) در این باره می فرماید:
 "یلزَمُ المُعتَکَفَ المَسجِدَ وَ یلزَمُ ذکرَ اللهِ وَ التَلاوَةِ وَ الصّلاةِ ..."
بر معتکف لازم است در مسجد بماند و به ذکر خداوند و تلاوت کتاب و نماز مشغول گردد.

اصولاً از چند منظر می توان به نماز در حال اعتکاف نگریست:
 الف) نمازهای جماعت:
 با توجه به تداوم حضور جمعی در مسجد اقامه نماز جماعت در اوقات پنجگانه از بهترین عبادات برای معتکف به شمار می رود.
 پیامبر اکرم (ص) درباره جایگاه نماز جماعت، می فرماید:
 "صَلاةُ الرَجُلِ فی جَماعَةٍ خَیرٌ مِن صَلاتِهِ فی بَیتِهِ اَربَعینَ سَنَهٍ"
 نماز انسان به صورت جماعت بهتر از نمازی است که در خانه خود به مدت چهل سال می خواند.

 ب ) نماز شب:
 نماز شب از برجسته ترین و با فضیلت ترین عبادات در اسلام است، در آیات و روایات تأکید فراوانی روی این عمل صورت گرفته تا آنجا که خداوند نماز شب را بر بنده محبوبش حضرت محمد (ص) واجب ساخته و چنین می فرماید:
 "وَ مِنَ اللّیلِ فَتَهَجّد بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی أَن یبعَثَکَ رَبُّک مَقاماً مَحموُداً؛
 قسمی از شب را به نماز بایست؛ خدای تو، دوست دارد که تو را به مقام محمد برساند (اسراء 79)."

 همچنین قرآن از کسانی که در شب به راز و نیاز با خدای خود می پردازند تمجید نموده است:
 "وَ الذّینَ یبیتُونَ لِرَبّهِم سُجّداً وَ قِیاماً (فرقان:164)
 آنان که در دل شب در حال سجده و قیام می باشند."

 اهمیت تهجد در اعتکاف زمانی آشکار می شود که بدانیم «خلوت» و «سهر» هر دو از مراحل سیر و سلوک بوده و در کنار هم انسان جویای کمال را به مقصد می رسانند.
 صمت و جوع و سهر و خلوت و ذکر به دوام
 ناتمامان جهان را کُند این پنج، تمام

 ج) نوافل یومیه (نمازهای مستحبی روزانه):
 نمازهای مستحبی روزانه به جهت اشتغال به امور روزمره، از انسان فوت می شود. در حالی که به انجام آن بسیار سفارش شده است.

 امام کاظم (ع) می گویند: "صلاةُ النَوافِلِ قُربانُ کلّ مؤمنٍ"

 و انسان معتکف در سایه دوری از کارهای روزمره، فرصتی می یابد تا زلال جان را در دریای رحمت الهی شستشو داده و از فیوض آن بهره مند گردد.

 د) نوافل مخصوص:
 چون بهترین اوقات اعتکاف در ماه مبارک رمضان و ماه رجب است. معمولاً معتکف از انجام نمازهای مستحبی در این ایام غافل نمی شود و در این میان شب نیمه ماه رجب و شبهای قدر، دستورات ویژه ایی دارند که عمل به آنها برای معتکف شیرین و جذاب است.معتکف در روز و شب به دعا دل می بندد.
 قرآن در این باره می گوید:
 "وَ قالَ رَبَّکُم اَدعُونی اَستَجِب لَکُم اِنّ الذّینَ یستَکبِرونَ عَن عِبادَتی سَیدخُلونَ جَهَنّمَ داخِرین؛
 و پروردگارتان گفت: مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را و آنان که از عبادت من روی برگردانند و تکبر بورزند، به زودی داخل جهنم خواهند شد (غافر60)."

 امام خمینی (ره) پرده از راز دعا برداشته می گوید: "این ادعیه در ماه مبارک رجب مخصوصاً در ماه مبارک شعبان، مقدمه و آرایشی است برای قلب انسان؛ برای این که مهیا بشود؛ برای مهمانی خدا ... این ادعیه، ما را به مقصد می رساند، انسان را از ظلمت بیرون می برد. وقتی که از این ظلمت بیرون رفت، انسانی می شود که برای خدا کار می کند، برای خدا شمشیر می زند، برای خدا مقاتله می کند و قیامتش هم برای خداست.»

ادعیه ایام اعتکاف را از چند موضع می توان به نظاره نشست:
 الف) ادعیه مخصوص ایام البیض:
 از مهمترین دعاها در این ایام، دعای اُمِ داوود است. این دعا از حیث محتوا دارای دو بخش عمده می باشد:
 بخش اول، عبارت از فرازهایی است که در آنها عقاید اسلامی مانند توحید، صفات خدا، نبوت رسول اکرم (ص)، نبوت پیامبران سلف (ع) و وجود و عظمت مقام ملائک بیان می شود
و بخش دوم دعا، عرفان ناب شیعی است که از دهان مبارک رئیس مذهب شیعه تراوش نموده است. در این فرازها، دعای ام داوود شباهتهای زیادی به دعای جوشن کبیر پیدا می کند و همه چیز هستی را متعلق به خداوند دانسته و از برای انسان جز تعلقی و ربطی به وجود خداوند، چیز دیگری قائل نمی شود. یعنی؛ همان مسأله فقر و غنای وجودی در عرفان اسلامی.این دعا دارای آداب مخصوصی است ازجمله باید دعاکننده روزه دار باشد؛ دعا را بعد از نماز عصر بخواند؛ دعا را بعد از قرائت سوره هایی مخصوص از قرآن شروع کند؛ و همچنین آن را در مکانی خلوت بخواند.
 یکی دیگر از دعاهای مهم این ایام، زیارت امام حسین (ع) در نیمه ماه رجب است.
 در این هنگام دو زیارت از برای ایشان خوانده می شود که یکی به زیارت امام حسین در شب پانزدهم معروف است و دیگری به زیارت غفیله.

 ب) ادعیه ماه رمضان:
 اگر انسان در ماه مبارک رمضان معتکف شود از دعاهای مربوط به این ماه نیز بهره مند می گردد که به جهت شهرت آنها، از ذکرشان خودداری می شود.

 قرائت قرآن کریم:
از دیگر اعمال اعتکاف، قرائت قرآن کریم می باشد. درباره اهمیت تلاوت قرآن مجید پیامبر اکرم (ص) می گویند:
 "ای سلمان: هنگامی که مؤمن قرآن تلاوت می کند، خداوند درهای رحمت را به سوی او می گشاید ...»

 و به راستی که چیزی بعد از فراگیری علم در پیشگاه خداوند، محبوبتر از قرائت قرآن نیست و بزرگوارترین بندگان در پیشگاه خداوند بعد از پیامبر و علما، حاملان قرآن هستند. اینان همانند انبیا از دنیا خارج می شوند؛ به همراه انبیا از قبرهایشان محشور شده و از پل صراط عبور می کنند و به آنان مثل ثواب انبیا داده می شود. پس خوشا به حال طالب علم و حامل قرآن، از آن چیزیهایی که در پیشگاه خداوند دارند از کرم و شرف.
 قرآن نیز این گونه از عظمت خود خبر می دهد:
 "لَو اَنزَلنا هذا القُرآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأیتَهُ خاشِعاً مُتِصَدِعاً مِن خَشیةِ الله؛
 اگر قرآن را بر کوه نازل می کردیم یقیناً آن را فروتن و از هم پاشیده از بیم خدا می دیدی. (حشر:21)"

 در مراسم اعتکاف، به ویژه در اعمال ام داوود در ایام البیض، سفارش به خواندن سوره و آیات مخصوصی شده که از جمله آنها،
 صد مرتبه حمد و توحید،
 ده مرتبه آیةالکرسی،
 قرائت سوره های انعام، بنی اسرائیل، کهف، لقمان، یس، صافات، فصلت، شورا، دخان، فتح، واقعه، ملک، قلم و انشقاق تا آخر قرآن.

توبه و استغفار: آخرین عمل از اعمال اعتکاف که جا دارد به آن پرداخته شود، توبه و استغفار است.
 قرآن کریم می گوید:
 "یا اَیهّا الذّینَ آمَنُوا تُوبوُا اِلَی اللهِ توبَةً نَصوحاً؛
 ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خدا توبه کنید، توبه ایی که بعد از آن به گناه باز نگردید (تحریم8)."

 "غافِرُ الذَنبِ وَ قابِلُ التَوبِ شَدیدُ العِقاب. (مؤمن:3)
 خداوند بخشاینده گناه و پذیرنده توبه و کیفر دهنده ای سخت است."

پیامبر خدا (ص) در این خصوص می فرماید:
 "ای مردم پیش از مردن توبه کنید و به سوی خدا بازگشت نمایید چنان بازگشتی که دیگر به سوی گناه برنگردید و پیشی بگیرید به اعمال صالح و اصلاح کنید بین خود و خدای خود را، تا سعادتمند شوید".

اعتکاف فرصت مناسبی است برای بررسی و محاسبه نفس.
 "حاسَبُوا قَبلَ اَن تُحاسَبوا؛
 به حساب اعمالتان رسیدگی کنید قبل از آنکه، خداوند به آنها رسیدگی کند."

جبران کژیها و نواقص با طلب مغفرت و توبه به درگاه خداوند، همان کاری است که لقمان حکیم به فرزندش سفارش می کند:
 "و هنگامی که گناهی از تو سر زد دنبال آن از خدای متعال طلب مغفرت بنما و اظهار پشیمانی کن و تصمیم بگیر که هرگز به آن گناه باز نگردی."

در اینجا نکاتی درباره توبه ذکر می شود:
 الف) حقیقت توبه:
 مولایمان علی (ع) حقیقت توبه را این گونه معرفی می کند:
 "التُوبَةُ نَدَمٌ بِالقَلبِ وَ استِغفارٌ بِاللّسانِ وَ تَرکٌ بِالجَوارِحِ وَ اضارُ الاّ یعُودَ؛
 حقیقت توبه چهار چیز است:   1.ندامت قلبی؛   2.بیان ندامت به وسیله اذکاری که در خصوص استغفار آمده است؛   3. ترک گناهان   4. تصمیم بر ترک گناه در آینده.
بنابراین تکرار لفظ استغفر الله، بدون در نظر گرفتن مراتب دیگر، توبه واقعی نیست.

 ب) توبه در همه گناهان به یک صورت انجام نمی پذیرد:
 از آنجا که نوع گناه مختلف است، توبه از آنها نیز با هم فرق می کند پس کسانی که در حال محاسبه نفس هستند، مثل معتکفین، برای رسیدن به مقام توابین باید از نوع گناه و توبه آن غفلت نورزند.

 انواع پشیمانی عبارت اند از:

1.   پشیمانی و بازگشت:
در جایی که گناه در مورد حقوق الله باشد و در کنار او چیزی مثل نماز و روزه و ضایع نشده باشد.

2.   ندامت به همراه تدارک:
 در جایی که در کنار گناه، چیز دیگری مثل نماز و روزه ضایع شود که در این صورت توبه عبارت است از، ندامت به همراه جبران آنچه ضایع شده است.

 3. ندامت به همراه رضایت:
 و آن در جایی است که حقوق دیگران را ضایع کرده باشد که در این صورت، به همراه ندامت باید رضایت صاحب حق را جلب کند.

 ج) آداب توبه:
 از برای توبه آدابی است مانند سایر اعمال، اگر بخواهد از اعتکاف خود بهره کامل ببرد و موفق به توبه واقعی شود، رعایت آن آداب، بسیار مفید است از جمله آداب توبه موارد زیر است:
 1. توبه در هنگام سحر؛
 2. خواندن دعای ندبه؛
 3.غسل؛
 4. نماز توبه؛
 5.روزه گرفتن؛
 6. تکرار لفظ استغفار؛ و ...


احکام مسجد

رعایت احکام مسجد بر معتکف لازم است.
 از جمله احکام مسجد، حرمت نجس کردن زمین، دیوار و سقف، بام و داخل مسجد و وجوب تطهیر نجاست از مسجد است. از دیگر احکام مسجد، حرمت تخریب مسجد و وسایل مربوط به مسجد همچنین حرمت خروج وسایل مسجد می باشد. ورود به مسجدالحرام و مسجدالنبی بر جنب و حائض و نفساء حرام است و نمی تواند به طور عبوری از یک درب داخل شود و از درب دیگر خارج گردد. عبور از مساجد دیگر اشکال ندارد به شرط آن که توقف نکند و چیزی در مسجد نگذارد.

آداب مسجد:
 از آنجا که معتکف، در طول مدت اعتکاف، پیوسته در مسجد حضور دارد باید به آداب حضور در مسجد توجه داشته باشد که عبارت اند از:
1-   حفظ حرمت مسجد:
 کسی که برای اعتکاف و یا هر منظور دیگر در مسجد به سر می برد باید توجه به قداست و احترام مسجد داشته و رعایت آداب و احترام آن را بنماید. همچنین مراقب باشد کوچکترین خطایی از او سر نزند، چرا که "اِنّ المَساجِدَ لله" (جن:18)  ارزشمندترین و محترمترین مکان در نزد هر مسلمانی مسجد است.

 امام صادق (ع) می فرماید:
 "از آن رو به احترام مساجد امر شده است که آنها خانه های خداوند در زمین هستند".

 بنابراین بر معتکف لازم است که از انجام هرگونه عملی که احتمال بی احترامی به مسجد در آن می رود خودداری نماید.

2-   با وضو به مسجد وارد شدن:
 مستحب است با وضو به مسجد داخل شویم. امام صادق (ع) می فرماید:
 "به مسجد درآیید، چرا که آنها خانه های خدا در زمین اند. پس هرکس با وضو وارد مسجد شود خداوند گناهانش را پاک و نام او را در زمره زائران خداوند می نویسد".

3-   آراستگی هنگام ورود به مسجد:
 در قرآن آمده:
 "یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُم عِندَ کُلّ مَسجِدٍ (اعراف:31)."

 فرد معتکف به خاطر طولانی شدن اقامتش در مسجد نباید آنجا را همانند خانه خود تصور کند و با لباسهایی نامناسب و وضعیتی آشفته در برابر دیگر معتکفان، حاضر شود. البته استعمال عطر برای او جایز نیست.

4-   نظافت مسجد:
 در این زمینه روایات متعددی وارد شده است که بیانگر اهمیت پاکیزه کردن مساجد می باشد. حضرت امام کاظم (ع) می فرمایند:
 "همانا بهشت و حوریان مشتاق کسی هستند که مساجد را جاروب کرده و خاشاک را از آن می گیرند".

 بنابراین بر معتکفان لازم است در طول ایام اعتکاف در همه حال، مراعات نظافت و پاکیزگی مسجد را نمایند.

5-   خودداری از هتک به مسجد: امام صادق (ع)می فرماید:
 "مَلعُونٌ مَلعُونٌ مَن لَم یوَقّر المَسجِد."

 اهمیت و احترام مسجد به حدی است که هتک حرمت آن از گناهان کبیره محسوب می شود. پس هر کاری که در نظر عوف و عموم مردم، بی احترامی به مسجد شمرده می شود باید ترک شود.

6-   پرهیز از گفتگو درباره دنیا:
 البته سخن گفتن از دنیا، عنوانی کلی است که مصادیقی بسیار دارد. مثل سخن گفتن از کسب و کار و معامله و به طور کلی پرداختن به مادیات.

7-   گذرگاه قرار ندادن مسجد:
 در روایتی از پیامبر وارد شده است که:
 "جفاکاری است اگر از مسجد بگذری و در آن نماز نگزاری".

التماس دعا

اللهم صل علی محمد و آل محمد

اللهم عجل لولیک الفرج



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/3/13:: 3:28 صبح
اعتکاف

صبح گاه سیزدهم رجب، مساجد جامع بسیاری از شهرهای ایران اسلامی، شاهد حضور عاشقان شیفته ای است که به قصد اقامتی سه روزه، در این مکان مقدس حضور می یابند و به دور ازدنیا و جلوه های دل فریب آن، در سفری از خانه خویش به خانه دوست شرکت جُسته و به راز و نیازِ با خدای بی نیازِ بنده نواز می پردازند.

اعتکاف، سنّت نیکوی دیرپایی است که از پیامبران به یادگار مانده و تا امروز ادامه یافته است. این برنامه معنوی، هر ساله مشتاقان و طرفداران بیش تری می یابد؛ عبادتی که در خلوتِ انسان با پروردگار مهربان شکل می گیرد و دل های شیفتگان حضرتش را جلا می بخشد.

معنای اعتکاف

«اعتکاف» از واژه عَکَفَ گرفته شده و به معنای توقّف در مکانی و ماندن در آن مکان است. این واژه در اصطلاح، به معنای ماندن و توقف سه روزه و بیش تر از آن درمسجد جامع، به قصد بندگی و راز و نیاز با خالق بی همتاست و به کسی که چنین عمل عبادی را انجام می دهد، «مُعتَکِف» گویند.

فلسفه اعتکاف

اسلام، دینِ انزوا و گوشه گیری نیست و حتی با آن به مخالفت پرداخته است، ولی از آن جا که دست و پا زدن در مسائل مادّی و مشاغل روزمره و معاشرت با غفلت زدگان جامه، تمایل به دنیا و تجمل گرایی را در انسان افزایش می دهد و گاه آدمی را از یاد حق و روی کردن به حقیقت و توجه به امور معنوی بازداشته و به خود مشغول می کند، در اسلام برنامه ای داوطلبانه برای برطرف ساختن این آفت روحی تدارک دیده شده که «اعتکاف» نام دارد.

اعتکاف، فرصتِ ارتباط

انسانْ طبق وعده الهی در آیه ششم سوره مبارکه انشقاق، سرانجام به دیدار معبود نایل خواهد شد. او برای رسیدن به محبت خداوند، باید راه عبادتِ حقیقی را در پیش بگیرد و گاهی در اُنس با پروردگارْ به گوشه ای خلوت پناه بَرَد و دور از همه عنوان ها و تعلقات دنیایی، لَختی در حالِ خود بیندیشد و با سوزِ دل و اشک چشم، زنگار و سیاهی را از چهره جان خود بزداید و در زاد و توشه آخرت تأمّل کند. ادیان الهی با توجه به این نیاز روحی، با آن که انسان را به حضور در جامعه و شرکت در فعالیت های اجتماعی فرا می خوانند، فرصت هایی را نیز برای خلوت کردن او با خداوند فراهم ساخته اند که یکی از این فرصت ها، «اعتکاف» است.

اعتکاف، درمانِ فراموشی

قرآن کریم، در آیه 27 سوره حدید، از گوشه گیری پیروان عیسای مسیح علیه السلام ، سخن به میان آورده و می فرماید: «.. و رهبانیتی را که ابداع پیروان مسیح بود، برای آن ها مقرر کردیم تا خشنودی خداوند را به دست آورند؛ پس حق آن را چنان چه بایسته بود، مراعات نکردند.» علامه طباطبایی رحمه الله در تفسیر این آیه می فرمایند: «از لحن آیه شریفه برمی آید که خداوند، در ابتدا رهبانیت را بر پیروان حضرت عیسی علیه السلام مقرر نکرده بود، ولی آن را مورد تأیید قرار داد». هرچند مسیحیان به دلیل زیاده روی در این کار مورد نکوهش قرار گرفتند، ولی دین اسلام، عبادتی به نام اعتکاف پیش بینی کرد که نوعی خلوت گزینی و درون اندیشی برای ساختن انسان ها و جلوگیری از خدافراموشی و خودفراموشی است. «اعتکاف» راه کار مناسب و درمان مطلوبی برای بیماری فراموشی خود و خداست.

اعتکاف، توقّفی آگاهانه

«اعتکاف» توقّفی ناآگاهانه در مسجد، بدون عشق به عبادت و قصد قربت نیست. آن چه می تواند موجب دل کندن از لذایذ زندگی مادّی شود، خود باید لذتی برتر باشد، لذتی چون وصال محبوب، تقرّب و نزدیکی به خدای بزرگ و قرار گرفتن در سایه سار محبّت الهی. مُعتکف، از خانه خویش بیرون رفته و آگاهانه عزمِ حضور در خانه حضرت حق می کند؛ حضوری آگاهانه، عاشقانه و خالصانه بر درگاه پروردگار یکتا.

پیام اعتکاف

پیام اعتکاف، به یاد خدا زیستن است. اعتکافْ گشت وگذاری است در کوچه پس کوچه های درون و گشتن در دنیای تو در توی دل و شناختن خود و مجاهده با نفس. روزهای اعتکاف، روزهای انس با پروردگار و بریدن از غیر و پیوستن به یار است. اعتکاف، هجرتی درونی برای سیردر دنیای باطنْ و مروری بر نفسانیّات خویش است تا گام تهذیب برداریم و کام بندگی برگیریم. ایام اعتکاف، اهل عبادت را عید حضور است و اهل غفلت را روزنه ای به سوی نور.

ضرورت اعتکاف

انسان به متقضای فطرت خدایی اش، به دنبال معنویت است و هیچ لذتی را یارای مقابله و رقابت با آرامش حاصل از حضور در برابر معبود و بندگیِ او و ذکر و نام خداوند نیست. زندگی در عصر مادیت و حکومت لذت های مادی و مظاهر زودگذر دنیایی، روح و جان انسان های بیدار دل و آگاه را آزرده کرده و آنان را به دنبال فرصتی می کشاند تا به اصل و فطرت پاک خویش بازگردند. از این رو، لازم است اندیشمندان و آگاهان جوامع بشری، در اندیشه نهضتی معنوی و انقلابی و حرکتی خدایی باشند و انسانیت سرگردان و به بن بست رسیده را در میدان معنا و عرفان قرار داده و از این راه، آرامش را به آنان بازگردانند که اینْ بهترین هدیه و سوغات برای ساکنان کره ناآرام مادیّت است.

اعتکاف، رهبانیت نیست

اسلام فکر جدایی از زندگی دنیا و گوشه نشینی وکناره گیری از مردم و به تعبیر دیگر، رهبانیت را باطل و ناپسند اعلام کرد، ولی در عین حالْ اعتکاف را به عنوان فرصتی برای بازگشت به خدای خویش قرارداد تا کسانی که از هیاهوی زندگی مادّی خسته می شوند، بتوانند چند روزی باخدای خود خلوت کرده، جان و روح خود را با خالق هستی پیوند دهند و با توشه معنوی و اعتقادی راسخ و ایمان و امیدی بیش تر به زندگی خود ادامه دهند و خویشتن را برای صحنه های خطر و جهاد در راه خدا آماده سازند و همیشه با یاد خدا تلاش کنند و خود را درمحضر او ببینند و از نافرمانی او پرهیزکرده و به سوی سعادت دنیا و آخرت گام بردارند.

اعتکاف در قرآن

در آیه 125 سوره بقره آمده است که خداوند به ابراهیم و فرزندش اسماعیل، دستور داد تا خانه خدا را برای طواف کنندگان خانه خدا، اعتکاف کنندگان و رکوع و سجده کنندگانْ پاکیزه و آماده سازند. هم چنین در جایی دیگر، آن هنگام که حضرت مریم علیهاالسلام به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد، از مردم فاصله گرفته و در خلوت به سر برد تا در مکانی خالی و به دور از هرگونه دغدغه، به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد خدا غافل نکند، به همین دلیل زاویه شرقی بیت المقدس را که شاید محلی آرام تر و یا از نظر تابش خورشید، مناسب تر بود، برگزید. به نظر علامه طباطبایی هدف حضرت مریم از دوری گزیدن از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به سنت اعتکاف بوده است.

اعتکاف در روایات

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، در بیان فضیلت اعتکاف، در سخنی گران بها فرمودند: «مُعتکِف، همه گناهان را در بند می کشد»؛ یعنی آن که خویشتن را برای مدتی در مکانی محبوس کرده تا به توفیق انس با خداوند و رسیدن به لذت مناجات نایل آید، انسان می کوشد تا در مدت اعتکاف، گناه و خطایی از او سر نزند و اینْ مقدمه و شروع خوبی برای چشم پوشی از گناهان در بقیه روزهای زندگی اش خواهد شد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و اعتکاف

آخرین فرستاده الهی، که از ایشان به عنوان الگوی نیکو برای جامعه انسانی در قرآن نام برده شده است، نه تنها در کلام و سخنْ مردم را به انجام اعتکاف تشویق می کردند، بلکه در عمل نیز، سرمشق و راهنمای راهیان راه فضیلت و کمال بودند، تا آن جا که بنا بر نقل روایات، آن بزرگ وار، در دهه آخر ماه مبارک رمضان، در مسجد معتکف می شدند. ایشان درون خیمه ای مویینه که برایشان آماده کرده بودند، به عبادت و اعتکاف می پرداختند. شدت اهتمام پیامبر صلی الله علیه و آله به اعتکاف به قدری بود که اگر چنان چه در یک سال به علتی موفق به انجام آن نمی شدند، در سال بعد به جبران آن مدت، اعتکافی بیست روزه به جا می آوردند.

اعتکاف در سیره پیشوایان

امامان معصوم علیهم السلام ، این پیشوایان راستین مردم، از راه های گوناگون بر اهمیت اعتکاف تاکید می ورزیدند و جامعه اسلامی را برای شرکت در آن، تشویق می کردند تا دراین سنت اسلامی، پیرو پیامبر خویش گردند.

امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب علیه السلام ، در پاسخ به نامه یکی از زمام داران منصوب خود در مصر، که از ایشان درباره نحوه برپایی اعتکاف پرسشی داشتند، ضمن تأکید بر اهمیت روزه در این برنامه، درباره شیوه اعتکاف پیامبر صلی الله علیه و آله به وی و تمامی مسلمانان یادآوری می کنند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در سخت ترین شرایط، هر ساله مراسم اعتکاف را به جا می آوردند. امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز به جدّ بزرگ وار خویش اقتدا کرده و در مسجد معتکف می شدند.

آثار فردی اعتکاف

از آن جایی که اعتکاف زمینه مناسبی است تا انسان به کاوش درباره انگیزه ها و روحیات خویش بپردازد، آثار فردی و اجتماعی فراوانی دارد. گوشه ای از آثار فردی این عمل مبارک عبارتند از: آمرزش گناهان، دوری از آتش جهنم، دریافت پاداش بسیار، میهمان شدن بر خدا درخانه او، شرافت یافتن به تلاوت قرآن و بهره مندی از برکات ذکرخداوند. معتکفِ پای بند به آداب، در هر کدام از نماز، دعا، تفکر، شب زنده داری و گریستن، به گنجینه هایی از رحمت خاص خداوند دست می یابد که گران بهاترین سرمایه زندگانی است.

تأثیر اعتکاف در برطرف شدن بلای عمومی

طبق اعتقادات اسلامی، گاهی خداوند به دلیل تأدیب انسان ها یا عقوبت آن ها به خاطر ستم کاری ها و گناهانشان، اراده نزول عذاب می کند و بلاهایی چون خشک سالی، زلزله، بیماری های عمومی و مانند آن را در نظر می گیرد تا انسان ها از خواب غفلت بیدار شده و به راه راست هدایت گردند. در این میانْ طبق روایات اسلامی، عمل شایسته گروهی از مردم می تواند باعث دفع بلا از جامعه ای گردد؛ چه این که خداوند در آیه 33 سوره انفال می فرماید:«پروردگار آن ها را تا زمانی که استغفار می کنند، عذاب نمی کند.» بر این اساسْ اعتکافِ خالصانه جمعی از مردم جامعه، می تواند چنین نقشی را در جامعه اسلامی داشته باشد و بلاهایی را دفع کند.

جایگاه اعتکاف در مقابله با تهاجم فرهنگی

جامعه اسلامی ایران، به دلیل تکیه بر ارزش های دینی و اسلامی، به ذائقه بسیاری از ابرقدرت های جهان خوش نیامده و آن ها را بر آن داشته تا تمام توان خود را برای جلوگیری از گسترش فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی بگمارند. در این راستا، تهاجم فرهنگی، یکی از ابزارهای دشمنان در چند سال اخیر بوده که به دنبال تغییر فرهنگ دینی و ملی و جایگزین کردن فرهنگ غرب می باشند که اینْ خود جهادی فرهنگی را در ایران می طلبد؛ جهاد و کوششی برای تقویت باورهای دینی که با ایجاد محافل معنوی و مجالس انس با خدا و شناخت بیش تر حضرت باری تعالی می توان گامی در راه مَصاف فرهنگی برداشت. بر این اساسْ اعتکاف می تواند برنامه سودمندی در مقابله با این تهاجم باشد؛ چرا که این برنامه عبادی، علاوه بر تأثیرات فردی، به دلیل دعوت جامعه به خداپرستی و دین مداری، می تواند آثار سازنده ای وی را به دنبال داشته باشد.

اقسام اعتکاف

اعتکاف در اصل یک عمل مستحبی است، ولی ممکن است به یکی از دلایل زیر واجب گردد:

اول به واسطه نذر، عهد یا قسم یاد کردن به این که انسان در برابر برخوردار شدن از نعمتی مثل موفقیت در یک کار و یا بهبودی از بیماری، چند روز را در مسجد معتکف شود؛ دوم شرط کردن آن در ضمن عقدی مانند اجاره به این نحو که مثلاً صاحب خانه شرط کند که مستأجر، هر سال پنج روز را در مسجد معتکف شود و مستأجر نیز آن را قبول کرده و عقد اجاره بنویسند، و سوم این که انسان از طرف کسی اجیر شود که به نیابت از او، در مسجد معتکف گردد که در این سه صورت، اعکتاف یک عمل واجب می گردد.

مکان اعتکاف

اعتکاف از نظر مکان محدودیت خاصی دارد و اختلاف آرای فقها در این باره به سه نظریه منجر شده است: اول آن که اعتکاف تنها در یکی از مساجد چهارگانه (مسجدالحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه و مسجد بصره) صحیح است؛ دوم، اعتکاف در مسجد جامع هر شهر و منطقه نیز صحیح است. مقصود از مسجد جامع، مسجدی است که معمولاً مردم بیش تری در آن جا گِرد می آیند و به عبارت دیگر، مسجدی که بیش تر اوقات از سایر مساجد آن شهر یا منطقه، جمعیت بیشتری داشته باشد؛ و نظر سوم آن است که اعتکاف در سایر مساجدْ مانند مسجد محله و بازار صحیح است که این نظرِ شمار اندکی از فقهاست.

زمان اعتکاف

اعتکاف از نظر زمان، محدود به وقت خاصی نیست، ولی چون لازمه اعتکاف روزه گرفتن است، در دو روز عید فطر و عید قربان که روزه حرام است، نمی توان معتکف شد. البته بهترین زمان برای اعتکافْ دهه آخر ماه مبارک رمضان و روزهای سیزدهم تا پانزدهم ماه رجب است که در کشور ما، اعتکاف در سه روز ماه رجب رواج دارد و این سه روز، از چندجهت دارای اهمیت است: اول این که ماه رجب، ماه حرام است و مطابق روایات، اعتکاف در ماه های حرام از فضیلت بیش تری برخوردار است و دوم این که روزه در ماه رجبْ فضیلت خاصی دارد.

شرایط اعتکاف و مُعتکِف

لازم است که اعتکاف کم تر از سه روز نباشد، ماندن در مسجد ادامه داشته باشد و معتکف در طول روزهای اعتکافْ از محل اعتکاف خارج نشود، مگر برای مواردی که استثنا شده؛ مثل نیاز به طهارت و دیگر موارد. هم چنین معتکف باید عاقل، مؤمن، روزهْ دار و مُخلص باشد؛ یعنی اعتکاف را برای خدا و نه به قصد خودنمایی انجام دهد و نیز چنان چه معتکف از کسانی است که برای انجام این عمل نیاز به اجازه دیگران دارند؛ مثل فرزند، باید از پدر اجازه گرفته باشد.

برخی از احکام اعتکاف

از آن جایی که اعتکاف یک برنامه عبادی است، شرایط و احکام خاصی دارد که برخی از آن ها عبارتند از:

اعتکاف مستحبی را دردو روز اول می توان رها کرد، ولی اگر دو روز اول را به پایان ببرد، اعتکاف روز سوم بر او واجب می گردد. البته واضح است که اعتکافِ واجب را در صورتی که زمان آن تعیین شده باشد، حتی در روزهای اول هم نمی توان ترک کرد. در اعتکاف بلوغ شرط نیست. هم چنین تمام کارهایی که روزه را باطل می کند، برای معتکف حرام بوده و باعث باطل شدن اعتکاف اوست، و نیز اموری مانند خرید و فروش و جرّ و بحث در امور به قصد غلبه بر حریف و اظهار فضلْ حرام بوده و اعتکاف را باطل می کند.

آداب اعتکاف

شایسته است معتکف، علاوه بر رعایت شرایط و احکام اعتکاف، برای انجام بهتر و کامل تر آن، آدابی را که در این باره ذکر شده، نیز رعایت کند که با مراعات آنْ می توان بهترین نتیجه را برای تکامل معنوی گرفت. در این خصوص، رعایت آدابی مانند مداومت بر ذکر و یاد خداوند، نماز و تلاوت قرآن، رعایت اخلاص، باز ایستادن از گناه و تلاش در دوری از جلوه های دنیایی، از جمله کوشش درسخن نگفتن از امور دنیایی، ناسزا نگفتن و به طور کلی پرهیز از محرمات و هرچه انسان را از مقصود و مقصد اصلی یعنی اُنس با محبوب دور می سازد، سفارش شده است.

ضرورت اخلاص در اعتکاف

کارهای انسان برخاسته از انگیزه های درونی و بیرونی اوست. دین مقدس اسلام نیز ضمن تأیید این مطلب، بر لزوم جهت دار بودن اعمال انسان ها تأکید کرده و خداوند متعال و کسب رضایت او را بهترین نقطه برای محوریت افعال او دانسته است. خدایی بودن کار، جهت و سوی آن را تعیین می کند و «رنگ خدایی، بهترین رنگ ها و با دوام ترین آن هاست» واز آن جا که اعتکاف و خلوت با خداوند، از بهترین کارهای اسلامی و انسانی است، لزوم خالص بودن آن بیش تر احساس می شود.

علامه مجلسی رحمه الله و کمال اعتکاف

علامه مجلسی رحمه الله درباره کمال اعتکاف می نویسد: «کمال اعتکاف در آن است که اندیشه و دل و اعضا بر مجرّد عمل صالح وقف گردد و بر در خانه خدای جلیل و در برابر اراده مقدس او به حبس درآید و به زنجیر مراقبت او به بند کشیده شود و از آن چه روزه دار از انجام آن خودداری می کند، به طور تمام و کمال بازداشته شود و بر احتیاطی که روزه دار در مورد روزه خویش به کار می برد، به تناسب زیاد شدن مقصود از اعتکاف بیفزاید و دائم در روی آوردن به خدا و ترک روی گردانی از او ملازمت ورزد».

جوان و اعتکاف

میزان علاقه جوانان ایران اسلامی به اعتکاف، به حدّی است که به شهادت آمار، در سال 1381، هشتاد درصد معتکفان را جوانان تشکیل داده اند. این استقبال گسترده از این مراسم معنوی، خود پاسخ قاطعی است بر یاوه گویانی که نسل جدید جامعه را بُریده از دین و انقلاب معرفی می کنند؛ نسلی که به تعبیر مقام معظم رهبری، برخوردار از معرفت دینی بالا و ایمان عمیق است. هم چنین حضور در اعتکافْ باعث می شود که جوانْ طعم شیرین ایمان و اُنس با خداوند را چشیده و لذت های مادی در دیدگان او حقیر و بی ارزش جلوه کند و بتواند به آسانی از گرداب فساد و باورهای ضد دینی به سلامت عبور کند.

اعتکاف در ادیان گذشته

بنا به تصریح بعضی از بزرگان دین مانند علامه حلی رحمه الله ، اعتکاف در ادیان الهی دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است؛ اگرچه ممکن است در اسلام پاره ای از احکام و شرایط آن تغییر کرده باشد. درباره حدود و شرایط اعتکاف در دیگر ادیان، اطلاعات قابل توجهی موجود نیست. مرحوم علامه مجلسی رحمه الله در بحارالانوار می نویسد: «حضرت سلیمان علیه السلام در مسجد بیت المقدس اعتکاف می کرد و آب و غذا برای آن حضرت فراهم می شد و او در همان مکان به عبادت می پرداخت».

اعتکاف در کشورهای اسلامی

در حال حاضر، مراسم اعتکاف در دهه پایانی ماه مبارک رمضان، در بسیاری از کشورهای اسلامی، با شکوه خاصی برگزار می شود. همه ساله، گروه عظیمی از مسلمانان که بخش قابل توجهی از آنان را جوانان تشکیل می دهند، از سراسر جهان به سوی مسجدالحرام شتافته و در کنار خانه خدا معتکف می شوند و حتی بسیاری از زائران خانه دوست، به منظور دست یابی به فضیلت اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان، این ایام پربرکت را برای انجام عمره مفرده برمی گزینند.

نجوای معتکف

مهربانا! آمده ام تا معتکف کوی تو شوم، لانه شیطان را در ذهن و جانم ویران سازم و بال پرواز از تو بگیرم. آقای من! فرمودی به خانه من درآی تا پناهت دهم و من نیز دل از همه گسسته و بر تو بسته ام و چشمْ انتظار نوازش های بنده پرورت می باشم.

معبود من! به مسجد، سجده گاه عاشقان و سر بر آستان نهادگان و خانه امن و آرامش تو آمده ام؛ مکانی که پروازها از آن سرگرفته و محل نزول فرشتگان و مجمع عاشقان و محفل کرّوبیان است. بدان امید آمده ام که در کنار دوستان و مقربان درگاهت قرار گیرم تا شاید گوشه چشمت بر من گنه کار روسیاه افتد.

سلام بر معتکف

سلام بر تو ای مقیم کوی یار، سلام بر تو و بر آن پیشانی نورانی ات که نشان از مِهر و مُهر دارد. سلام بر مهمانان خانه خدا، سلام بر پیروان ابراهیم علیه السلام و اسماعیل علیه السلام و رسول خدا صلی الله علیه و آله . سلام بر دل های پاکتان. سلام بر عاشقانی که ترک خانه و آشیانه کرده و قصد پرواز به سوی بی نیاز نموده اند. سلام بر جمع شیفتگان و بندگان. سلام بر آزادگان رهیده از قید و بند هوی و هوس. سلام بر پرواپیشگان. سلام بر تو ای معتکف و بر یاران یاری دهنده ات بر بندگی و رهیدگی.

خلعت اعتکاف

به تن نما برادرم، خلعت اعتکاف را رسان به کام خویشتن، لذت اعتکاف را
سه پنج روز زندگی، به راه و رسم زندگی به پا نما برادرم، همت اعتکاف را
اگر که مُفت می خرند در این زمانه عمر را بیا بخر برای خود، عزّت اعتکاف را
ز دود و داد در گذر، به حال خود نما نظر گزین در این میانه تو، خلوت اعتکاف را
تشرّف است بی گمان، اجازه ای است در میان اگر دهند دست من، قسمت اعتکاف را

احمد درویش گفتار



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/3/13:: 3:26 صبح
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >