سفارش تبلیغ
صبا ویژن



گفتار حکیمان اگر درست باشد درمان است ، و اگر نادرست بود درد تن و جان . [نهج البلاغه]

قهرمان واقعی وطن

قهرمان واقعی وطن پرست گمنام ایرانی
 
 
ما ایرانی ها همه تام کروز رو می شناسیم ولی قهرمانان ایران رو نمی شناسیم این داستان فیلم نیست واقعی

می خوام با قهرمان واقعی وطن پرست گمنام ایرانی آشنا بشید و اینکه چطور برای ایر
ان جون داد.

با جوان ترین استاد خلبان نیروی هوایی ارتش ایران سرلشکر خلبان، « علی اقبالی دوگاهه»و داستان عجیب شهادتش بیشتر آشنا شوید . وی در 25 سالگی استاد خلبان جنگنده
F-5 و در 27 سالگی با درجه سرگردی جزو افسران ارشد نیروی هوایی ارتش ایران شد. سرلشگر خلبان«عباس بابایی» و سرلشگر خلبان «مصطفی اردستانی» از شاگردان تحت آموزش ایشان بودند .

آموزش درآمریکا :
وی تکمیل دوره خلبانی را به مدت 220 ساعت در سال 1347 در پایگاه هوایی ویلیامز شهر فنیکس ایالت آریزونای امریکا را به پایان رساند و کسب رتبه نخست در بین بیش از 400 دانشجوی خلبانی از کشورهای مختلف به عنوان خلبان نمونه این پایگاه را از آن خود نمود . همچنین در سال 1353 جهت گذراندن دوره کارشناسی تفسیر عکس های هوایی و مدیریت اطلاعات و عملیات هوایی مجددا به امریکا اعزام گردید .

شهادت :
530929_308262015914482_1687447963_n.jpg
این هم وطن دلیر اکثر تلمبه خانه ها و نیروگاه های برق عراق از کار انداخته بود و طرح های عملیاتی وی باعث گردیده بود صادرات 350 میلیون تنی نفت عراق به صفر برسد از این رو صدام جنایتکار به خون این شهید تشنه بود . از این رو به دستور صدام پس از دستگیری بدنش به دو نیمه تبدیل شد و نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد .
======================================
شرح کامل شهادت ایشان را در زیر بخوانید و اشتراک کنید تا مردم ایران بدانند ما چه عزیزان گمنامی را در نیروی هوایی ارتش داشته ایم که حتی نام آنها را هم نشنیده ایم .
======================================
وی پس از بمباران پادگان «العقره» در حالی که زنده به اسارت مزدوران عراقی درآمده بود، به دلیل ضربات مهلکی که نیروی هوایی ارتش ایران در نخستین ماه جنگ بر پیکر ماشین جنگی عراق وارد نموده بود به دستور صدام و برای ایجاد رعب و وحشت در بین سایر خلبانان کشورمان، برخلاف تمامی موازین انسانی و موافقت نامه های بین المللی رفتار با اسرا، به فجیع‌ترین و بیرحمانه ترین وضع به شهادت رسید به طوری که نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد. این جنایت به حدی وحشیانه بود که رژیم بعثی در تلاشی بیشرمانه برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت هولناک، تا سالها از اعلام سرنوشت آن شهید مظلوم خودداری می کرد و طی 22 سال هیچگونه اطلاعی از سرنوشت وی موجود نبود؛ تا این که در خرداد سال 1370، بر اساس گزارش های موجود عملیاتی و اطلاعاتی، و نامه ارسالی کمیته بین‌المللی صلیب سرخ جهانی مبنی بر شهادت ایشان و اظهارات دیگر اسرای آزاد شده وخلبانان اسیر عراقی، شهادت خلبان علی اقبالی دوگاهه محرز شد. پیکر مطهرش که بخشی از آن غریبانه در قبرستان محافظیه نینوا و بخشی دیگر در قبرستان زبیر موصل به خاک سپرده شده بود، با پیگیری کمیته جستجوی اسرا و مفقودین وکمیته بین‌المللی صلیب سرخ جهانی، به همراه پیکرهای مطهر تنی چند از دیگر خلبانان شهید نیروی هوایی، پس از 22 سال دوری از وطن، در میان حزن و اندوه خانواده، یاران و همرزمانش به میهن بازگشت و به شکلی بسیار با شکوه و تاریخی در میدان صبحگاه ستاد نیروی هوایی تشییع و در پنجم مردادماه 81 در قطعه خلبانان بهشت زهرا درکنار سایر همرزمانش آرام گرفت.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!
 

 



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/5/2:: 2:54 عصر
!

 
 
این عکسی است که فضاپیمای وویجر از زمین گرفته است. عکسی که زمین را در فضای بیکران نشان می دهد. کارل ساگان فضانورد آمریکایی کتابی با همین عنوان نوشته است. در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
cid:image001.jpg@01C86000.9316A360
دوباره به این نقطه نگاه کنید. همین جاست. خانه اینجاست. ما اینجاییم.
تمام کسانی که دوستشان دارید? تمام کسانی که می شناسید?
تمام کسانی که تابحال چیزی در موردشان شنیده اید? تمام کسانی که وجود داشته اند?
زندگی شان را در اینجا سپری کرده اند.
برآیند تمام خوشی ها و رنج های ما در همین نقطه جمع شده است.. هزاران مذهب? ایدئولوژی و دکترین اقتصادی که آفرینندگانشان از صحت آنها کاملا مطمئن بوده اند?
تمامی شکارچیان و صیادان? تمامی قهرمانان و بزدلان?
تمامی آفرینندگان و ویران کنندگان تمدن? تمامی پادشاهان و رعایا?
تمامی زوج های جوان عاشق? تمامی پدران و مادران? کودکان امیدوار?
مخترعان و مکتشفان? تمامی معلمان اخلاق? تمامی سیاستمداران فاسد?
تمامی «ابرستاره ها»? تمامی رهبران کبیر? تمامی قدیسان و گناهکاران در تاریخِ گونه ما? آنجا زیسته اند?
در این ذره غبار که در فضای بیکران در مقابل اشعه خورشید شناور است.
زمین ذره ای خرد در مقابل عظمت جهان است. به رودهای خون که توسط امپراطوران و ژنرال ها بر زمین جاری شده? البته با عظمت و فاتحانه? بیاندیشید.
این خونریزان? اربابان لحظاتی از قسمت کوچکی از این نقطه بوده اند.
به بی رحمی های بی پایانی که ساکنان گوشه ای از این نقطه? توسط ساکنان گوشه دیگر (که از این فاصله نمیتوان آنها را از هم بازشناخت) متحمل شده اند بیاندیشید?
چقدر اینان به کشتن یکریگر مشتاقند? چقدر با حرارت از یکدیگر متنفرند.
تمامی شکوه و جلال ما? تمامی حس خود مهم بینی بی پایان ما? توهم اینکه ما دارای موقعیتی ممتاز در پهنه گیتی هستیم? به واسطه این عکس به چالش کشیده می شود.
سیاره ما لکه ای گم شده در تاریکی کهکشانهاست.
در این تیرگی و عظمت بی پایان? هیچ نشانه ای از اینکه کمکی از جایی میرسد تا ما را از شر خودمان در امان نگاه دارد? دیده نمی شود.
زمین تنها جای شناخته شده است که قابلیت زیست دارد.
هیچ جایی نیست? حداقل در آینده نزدیک که گونه بشر بتواند به آنجا مهاجرت کند. مشاهدات? بله? استقرار? هنوز نه.
خوشتان بیاید یا نه? زمین تنها جایی است که می توانیم روی پای مان بایستیم.
گفته شده که فضانوردی تجربه ای است شخصیت ساز که فرد را فروتن می سازد.
شاید هیچ تصویری بهتر از این? غرور ابلهانه و نابخردانه نوع بشر را در دنیای کوچکش به نمایش نگذارد.

 این تصویر تاکیدی است بر مسئولیت ما در جهت برخورد مهربانانه تر ما با یکدیگر? و سعی در گرامی داشتن و حفظ کردن این نقطه آبی کمرنگ? تنها خانه ای که تاکنون شناخته ایم!



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/4/31:: 4:9 عصر
رمضان1

 





بسم الله الرحمن الرحیم
 
اللهمَّ اجعل صِیامی فیهِ صِیامَ الصائِمین، وَ قِیامی فیهِ قِیامَ القائِمین وَ نَبِّهنی فیهِ عَن نَومَةِ الغافِلین، وَ هَب لی جُرمی فیهِ یا اِلهَ العالَمین وَاعفُ عَنّی یا عافِیاً عَنِ المُجرِمین

خدایا قرار ده روزه‌ام را در این ماه روزه روزه داران واقعى و شب زنده داری ام را نیز مانند شب زنده داران و بیدارم کن در آن از خواب بی خبران و گناهم را بر من ببخش اى معبود جهانیان و درگذر از من اى درگذرنده از گناهکاران



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/4/31:: 4:7 عصر
ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه . تادهنشو وا می کرد آب می رفت

:)



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/4/31:: 4:4 عصر
الهی
مناجات


الهی! اگر تو مرا به جرم من بگیری، من تو را به کرم تو بگیرم
 و کرم تو از جرم من بیش است.

الهی! اگر دوستی نکردم، دشمنی هم نکردم
 اگر بر گناه مصرّم، اما بر یگانگی تو مُقرّم.

الهی! اگر توبه، بی‌گناهی است، پس تائب کیست؟
 و اگر پشیمانی است، پس عاصی کیست؟  

الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست؛
 دستم گیر که جز تو پناهم نیست.

الهی! گهی به خود نگرم، گویم از من زارتر کیست؟
 گهی به تو نگرم، گویم از من بزرگوارتر کیست 

الهی! می‌بینی و می‌دانی، و برآوردن، می‌توانی.
الهی! چون حاضری چه جویم، و چون ناظری چه گویم؟

الهی! تو بساز که دیگران ندانند، و تو نواز که دیگران نتوانند
الهی! چون توانستم، ندانستم، و چون که دانستم، نتوانستم.
الهی! بیزارم از آن طاعتی که مرا به عُجب آرد،

 
و بنده آن معصیتم که مرا به عذر آورد
الهی  اگر به «دعا» فرمان است قلم رفته راچه درمان است ؟،

الهی! ابوجهل، از کعبه می‌آید!
و ابراهیم از بتخانه! کار به عنایت بود، باقی بهانه

ای خالق ذوالجلال نومید مکن آن را که به درگهت نیازی دارد.
والسّلام



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نویسنده : آدینه
تاریخ : 91/4/31:: 3:43 عصر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >